حالا زینب کوچولو مریضه وبیمارستانه...پاهاش و باید عمل کنن ...صبح خانم کاف زنگ زد ب مامانم گریه کنان آدرس دکتر ارتوپد پسرخاله ام رو خواست که سال پیش پسر خاله ام و بعد آسیب دیدگی سخت درباره زنده کرد ...
مامانم گوشی رو گذاشت و چشماش پر اشک شد ... که بچه دوساله رو چه به عمل جراحی !
کاش عمل لازم نباشه...
در این لحظه فقط قیافه میلاد اومد جلوی چشمم که تا چه حد الآن داغونه :(
خدایا بابا فردا نره سر کار ...من نمیخوام مامان و برسونم وبا این خانوده رو به رو بشم :/ خودش هم که تنها نمیتونه بره ...
کمک!
فیلم عروسی...برچسب : نویسنده : jelis بازدید : 158