بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم ...

تا دو روز پیش حالم خیلی خیلی بد بود ...

دست شسته بودم از امید ... یه مورد جدید پیش اومده که مامانم اصرار داره بیاد خونه و من مخالفم...یعنی نمیخوام. بابام‌هم که خنثی ست در جمیع احوال... 

بیشتر دلخوریم سر همین بود ! مامانم یه طوری رفتار میکنه انگار من سربارم ... اضافه ام.... تا میگم یه چیزی واسه خونه بخر میگه واسه جهاز تو ایشالا  وووااااااااای .....متنفرم از این کلمات جهاز و پاتختی و مادر شوهر و خواهرشوهر و موووووور مووووورم‌میشه بابا من نمیخوام....به کی باید بگم؟ منزجر کننده اس....اییییییششششش.

خلاصه که با خاله ها دوره ام کردن و راضیم‌کردن اینا پنجشنبه پاشن بیان منم گفتم باشه فقط بیان....من نمیرم‌با یارو حرف بزنمااااااا....

قبول کردن ظاهرا !!!

این آقا من و تو عروسی دیده.... ولی من که نه دیدمش نه میشناسمش...باباشو دیدم که اونم تعریفی نداره :/

حالا تو اون شلوغ پلوغی من و چطوری دیدن این خانواده خدا میدونه...منم که چون عروسی قاطی بود بیشتر جیم میشدم‌ میرفتم..یه بخشی رو بیرون بودم با دختر داییم دور از شلوغی حرف میزدیم....وسطش هم‌رفتم یه نماز جعفر طیار زدم بر بدن ( طول دادم نماز و )

(آیکون حاج خانوم تسبیح به دست )

نمیدونم کی من و دیدن که من ندیدمشون؟؟؟ 

یه چیزایی از خانواده شون‌میدونم که مطمینم به ما نمیخورن... الآن فاز مامانم و نمیفهمم واقعا (آیکون با‌ کله به دیوار کوبیدن‌ ) 

___________

امروز با یگانه و امیر رفتیم کلیسا.ما توی تابستون سه نفره با یک برنامه تمام انجیل رو خوندیم. باور کنید که الآن‌من نه مرتد شدم نه ضد دین نه مسیحی. توی این مدت که عهدین ( عهد قدیم + عهد جدید ) میخوندم خیلی انعکاس بد گرفتم ....توی مترو و اتوبوس و خونه. این چه دیدیگاه بسته ای هست که ما داریم؟

والله اصل همه ادیان یکیه! من هنوزم‌ مسلمانم !محکم تر از قبل ! عاشق تر از قبل  و معتقد تر از قبل ! نمیدونید من به چه مفاهیم و نتایجی‌رسیدم حین‌مطالعه انجیل..

و خیلی تغییر کردم! تغییر‌مثبت‌!

همین قدر بگم که مسیحیت دین عطوفت ،مهربانی و گذشت هست... و خدا نماد عشق!

مگه برای ما غیر از اینه؟؟

کلیسا هم امروز بینظیر بود ....درباره کلیسا و همینطور جاهای دیدنی همدان توی پست های  مجزا نوشتم و ثبت موقت کردم... گفتم شاید برای بقیه اندازه من جالب نباشه...

درباره بولت ژورنال هم نوشتم که تا آخر هفته اکران‌میشه ... بد قول نیستم ...ولی بسیار سر شلوغم 

 

فیلم عروسی...