حال بد بد بد

ساخت وبلاگ
اومدم کلیییییی غر بزنم 

دارم میترکم

از صبح نیم ساعت یک بار چشمام پر از اشک میشه 

این پست پر از انرژی منفیه ... 

اگر حوصله ندارید نخونید

فقط همدردی میخوام الان

.....

 

مدتیه که روابطم خیلی به هم ریخته ....

همه اش بی تقصیر شماتت میشم ...

حالا هم تنها شدم ! 

همه باهام بد شدن 

بی هیچ گناهی !

بی هیچ تقصیری !

اولیش اینکه من ی دوستی داشتم که خیلی دوستش داشتم ... خییییلی!

اون عاشق همکلاسی من شد! که ازش کوچکتره .‌.. به اصرار من منم در جریان قرار گرفتم به خیال اینکه کمکی بکنم ... به هم برسونمشون ! منم به پسره نزدیک بودم ولی چیزی بین مون نبود و فقط کار و تیاتر و ... کار میکردیم با هم .... 

پسره فهمید این دوستش داره و گفت نه!

نشد که بشه ....

حالا جفتشون با من بد شدن... 

به من چه آخه ؟

من که همیشه سعی کردم به هم برسن ... 

دوستم ی رفتارای زشتی میکرد باهام که نگم ... میزد تو ذوقم .... محلم نمیداد ... ولی من خیلی دوستش داشتم و هی گذشت میکردم ...

تا که مدتی ازش خبر نشد و زنگ زدم بهش که به خیال خودم خوبی کنم در حقش ک بیارمش تیاتر کار کنیم و از افسردگی در آد ... 

پشت تلفن ی حرفایی زد که حالم بد شد! تند حرف نزد ولی چیرایی گفت که مخم سوت کشید ‌....

گفت پسره من و دوست داره .... گفت اون با هر کی باشه من مسیله ندارم فقط با تو مشکل دارم !!!!!

آخه چراااا؟ به من چه؟؟؟؟؟

منم حالم خیلی بد شد ....انقدر که بعدش گلاب به روتون بالا آوردم و داشتم از سر درد میمیردم ....

دیگه جواب تلفنشو ندادم و دوسه تا اس طولانی براش فرستادم که ی سری دلخوری هام و گفتم ....

بعدِ سه ماه امروز بهش پیغام دادم فقط لینک قبولیم رو فرستادم !

نوشت : سلامِت یادت رفت؟ ی تبریک سال نویی چیزی ؟همینطوری بی مقدمه! در هر حال تبریک میگم !

منم نوشتم : این خودش مقدمه بود ! سلام !ممنون!

سین کرد و ج نداد منم هیچی نگفتم !

ولی دلم بدجور شکست .... یک بار و دو بار نه! چند بار ....

کاش انقدر خر نباشم .... از خودم بدم میاد ..... حس میکنم تحقیر شدم ...دلم داره میترکه ....

یک اکیپ همکلاسی هام هم بودن که اونا هم همین کار و باهام کردن ....

سر قبولی و ... من نگفته بودم بهشون‌... کار اداری بود لزومی نداشت که بگم ...

یکیشون معدلش بالاتر بود ولی واحدش کم بود ...شرایط نداشت 

اون و قبول نکردن من قبول شدم ...

اونا هم وقتی فهمیدن  پنج نفری دوره ام کردن که تو جای این رفتی و شرف نداری و حق ما رو خوردی و  ‌....

منم خیلی بهم بر خورد و سر کلاس جلوی بیست نفر زدم زیر گریه !!!

حالا اصلا نگاهشون هم نمیکنم !!!!!

.....

حالا من بی تقصیر با همه بد شدم ....

حس میکنم همه لهم کردن ....

منم بی زبونم جوابشون و ندادم ...

تازه عذر خواهی هم کردم 

حرصم در میاد از خودم 

دلم میخواد بمیرم 

از همه آدما بدم میاد 

حالم بده واقعا 

این حق من نبود ...

امیدوارم خدا به داد دل شکسته ام برسه ...

دعام کنید!

فیلم عروسی...
ما را در سایت فیلم عروسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jelis بازدید : 183 تاريخ : شنبه 24 فروردين 1398 ساعت: 23:29